کد خبر: 6992 ۱۷:۴۲ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۲

مقاله تحلیلی

توسعه ی شبکه علم، فناوری و تولید، محور توسعه اقتصادی

حرکت پویا ی دانشگاه ها به سمت ایجاد دانش همراه با توسعه ی شرکت های دانش بنیان در جهت توسعه ی اهداف اقتصادی به جهت تأمین نیاز های جامعه باعث پیشرفت اقتصادی کشور می شود.

توسعه ی شبکه علم، فناوری و تولید، محور توسعه اقتصادی

به گزارش ابصارخبر، نیما معصومی دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در مقاله خود به بررسی دانشگاه های نسل اول تا چهام پرداخت و نوشت:: دانشگاه ها در سیر پیشرفتشان نخست آموزش را محور پیشرفت جامعه می دانستند که هدف آن تربیت نیروی کار متخصص در عرصه های مختلف شغلی است. پس از آن دانشگاه های نسل دوم با هدف پژوهش به میدان آمدند که توسعه علمی را شرط پیشرفت دانشگاه و کشور می دانستند. اکنون که توسعه ی اقتصادی و علمی حرف اول قدرت کشور ها را می زند توسعه ی دانشگاه های نسل سوم به میان می آید به معنای این است که علم فناوری را به وجود می آورد و فناوری محصول یا خدمتی را ایجاد می کند و محصول یا خدمت توسعه ی اقتصادی کشور را در پی دارد.

اولین دانشگاه های ایجاد شده بر آموزش تأکید داشتند و هدفشان تربیت نیروی کار برای جامعه بود. دانشکده های مهندسی مهندسانی زبده جهت انجام و نظارت بر پروژه های مهندسی، دانشکده های پزشکی پزشکانی حاذق برای انجام کارهای درمانی و تشخیصی و دانشکده های علوم انسانی متخصصان این حیطه را تربیت می کردند در نهایت عده ای از این افراد به چرخه ی آموزش به دانشگاه وارد می شدند و نسل بعدی نیروی متخصص را تربیت می کرند لذا آموزش یک پایه ی اساسی این دانشگاه ها به حساب می آمد.[1]

دانشگاه های نسل دوم پژوهش را به میدان آوردند با توسعه ی آزمایشگاه ها، امکانات و تجهیزات و سیستم های اداری خاصی در دانشگاه ها توسعه ی پژوهش در اولویت قرار گرفت و نهایتا در قالب مقاله، کتاب، طرح پژوهشی، ژورنال ها، کنگره ها و سمینارها این دستاورد های علمی در اختیار اهل علم قرار می گرفت بعد ها با گسترش فضای مجازی و اینترنت در قالب پایگاه های داده و ژورنال ها ی مجازی به چاپ می رسیدند اکنون با گسترش دسترسی به اینترنت در سطح جهانی از هر نقطه ی جهان هر شخص قادر به دستیابی به منابع عظیمی از این اطلاعات هست که این یکی از معیار های رتبه بندی دانشگاه ها به حساب می آمد. در این دانشگاه ها آموزش در کنار پژوهش انجام می شد.[2]

دانشگاه های نسل سوم

اکنون دانشگاه ها به چرخه ی اقتصاد وارد می شوند دیگر شرکت های صنعتی و کارخانه ها مستقل از دانشگاه ها عمل نمی کنند دانشگاه ها پژوهش های خود را در اختیار صنعت قرار می دهند تا به کمک علم حاصل از آن فناوری و تولید محصول ایجاد شود. این شرکت ها بخش جدیدی به خود افزودند به نام بخش توسعه و پژوهش(R & D)  که از وظایف این بخش پژوهش در جهت ارتقای محصولات قبلی شرکت، توسعه ی محصولات جدید، مطالعات میدانی جهت نیاز سنجی مشتری و مطالعه ی بازار است.

گاه خود دانشگاه ها می کوشند که شرکت های دانش بنیان که عموما متشکل از اساتید و  دانشجویان است ایجاد کنند تا خود برای تجاری سازی آن مدل سازی کنند. قرارداد های این شرکت ها و همکاری آن ها با صنعت منبع جدید درآمدی برای این دانشگاه ها فراهم می کند و دانشگاه ها برای اجرای کارهای آموزشی، پژوهشی و کارآفرینی خود بودجه ی خود را تأمین می کنند و وابستگی خود را به دولت کمتر. این جا دانشگاه مستقلا و با شتاب بیش تری می تواند رشد کند.

حال این محصول تولیدی جدید با قابلیت های جدید نیاز های مشتری (که گاه این نیاز ها را خود محصول ایجاد می کند) را برآورده می کند و وارد چرخه ی اقتصاد می شود گاه بخشی از نیاز کشور را که وابسته به واردات است منتفی می کند و گاه به کشور های مختلف صادر می شود که در این صورت ارز آوری را به کشور همراه دارد که این سبب توسعه ی اقتصادی کشور بر پایه ی علم می شود و این جاست که کشور ها برای تأمین آن نیاز، وابسته به کشور تولید کننده می شوند و این جا چرخه ی اقتصاد معکوس شده و به نفع کشور تولید کننده می چرخد.

این جاست که دانشگاه کارآفرین متولد می شود.[3]

دانشگاه های نسل چهارم

این بار دانشگاه ها اقتصاد را وارد اجتماع می کنند دانشگاه های نسل چهارم می کوشند تا کارآفرینی را نه فقط بین خود و صنایع برقرار کنند بلکه می کوشند جامعه ای کارآفرین داشته باشند آن ها می کوشند شبکه ای گسترده بین شرکت ها ی خصوصی و دولتی، صنایع و کارخانه ها، دانشگاه ها و مشتریان برقرار کنند. مبنا نیاز مشتری است دانشگاه ها پژوهش می کنند شرکت ها به تجاری سازی آن مشغولند و کارخانه ها تولید می کنند مجموعه ی این فعالیت ها منجر به تجربه های ارزنده در حیطه های علم، پژوهش، کارآفرینی و تولید می شود که هر دانشگاه و شرکت و کارخانه ای تحت این شبکه می توانند با هم دیگر مشورت کنند و از حمایت های هم استفاده کنند.[4]

گسترش این شبکه ی چند رسانه ای در هر سطح می تواند پیشرفت را در پی داشته باشد کمترین آن در سطح یک شهر است. گسترش آن در سطح کشور و حتی گسترش جهانی آن یک جهان چند رسانه ای را ایجاد می کند که هر شرکت نوپایی با پشتوانه ی تجربه ی اعضای این سیستم و حمایت آن ها می تواند پیشرفت کند که در نهایت پیشرفت اقتصادی کشور ها و تأمین نیاز های جامعه و گسترش یک جامعه ی مرفه را در پی دارد.[5]

آموزش زمینه ی پژوهش را فراهم می کند، پژوهش به تولید علم می پردازد، علم در قالب مقاله منتشر می شود، پژوهشگر وارد تولید محصول اولیه می شود او سعی می کند در قالب پتنت دستاورد خود را حفظ کند و حمایت قانونی به آن ببخشد اکنون او می تواند با خیال راحت طی قرار داد هایی آن دانش یا حق تجاری محصول را در اختیار شرکت ها قرار دهد و یا با کمک مراکز رشد دانشگاه ها اقدام به تأسیس شرکت دانش بنیان بکند این شرکت خود می تواند دوباره تولید علم و ثبت پتنت خود را ادامه دهد و حق تجاری محصولات خود را به دیگر شرکت ها واگذاری کند یا خود اقدام به تولید و تجاری سازی محصول خود و گسترش آن محصول در قالب یک شرکت استارت آپی باشد. تا در نهایت بتواند منبع درآمدی برای دانشگاه و پیشرفت اقتصادی کشور باشد.

پی نوشت ها:

1.     Bui, V.T., First-generation college students at a four-year university: Background characteristics, reasons for pursuing higher education, and first-year experiences. College Student Journal, 2002. 36(1).

2.     Pike, G.R. and G.D. Kuh, First-and second-generation college students: A comparison of their engagement and intellectual development. The Journal of Higher Education, 2005. 76(3): p. 276-300.

3.     Wissema, J.G., Towards the third generation university: Managing the university in transition. 2009: Edward Elgar Publishing.

4.     Pawłowski, K., The ‘fourth generation university’as a creator of the local and regional development. Higher Education in Europe, 2009. 34(1): p. 51-64.

5.     mahidi, r. and m. shafiee,نقش آفرینی و ظرفیت سازی دانشگاههای نسل چهارم برای توسعه محلی ومنطقه ای. 2, 2018. 10(35): p. 1-22.